پیامبر اکرم (ص) بارها به مناسبتهایی مصایب امام حسین علیهالسلام را بیان میکردند و میگریستند، هنگامی که حسین علیهالسلام به محضر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میرسید، آن حضرت او را در آغوش میگرفت و به علی علیهالسلام میگفت که وی را نگاه دارد. سپس او را میبوسید و گریه میکرد. چون امام حسین علیهالسلام علت گریه آن حضرت را جویا شد، فرمود: «محل ضربههای شمشیر را میبوسم و میگریم». امام حسین علیهالسلام عرضه داشت: «آیا من کشته میشوم؟» پیامبر فرمود: «آری. به خدا سوگند! تو و پدرت و برادرت کشته میشوید». امام حسین علیهالسلام گفت: «محل کشته شدن و مدفن ما متعدّد است؟» حضرت پاسخ داد: «آری، فرزندم». پس امام حسین علیهالسلام پرسید: «چه کسی به زیارت ما میآید؟» پیامبر فرمود: «زائران من، پدر، برادرت و تو، راستگویان و حق جویان امت من هستند».
پایگاه اطلاع رسانی حماسه حسینی
شهید والا قدر عاشورا.
حر از خاندانهای معروف عراق و از رؤسای کوفیان بود. به درخواست ابن
زیاد، برای مبارزه با حسین «علیه السلام» فراخوانده شد و به سرکردگی هزار
سوار برگزیده گشت .گفتهاند وقتی از دار الأماره کوفه، با مأموریت بستن راه
بر امام حسین « علیه السلام » بیرون آمد، ندایی شنید که: ای حر! مژده باد
تو را بهشت... (1) در منزل «قصر بنی مقاتل» یا «شراف» ، راه را بر امام بست
و مانع از حرکت آن حضرت به سوی کوفه شد.کاروان حسینی را همراهی کرد تا به
کربلا رسیدند و امام در آنجا فرود آمد .حر وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن
علی «علیه السلام» جدی است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خویش، از
اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین « علیه السلام » و جبهه حق
پیوست.توبه کنان کنار خیمههای امام آمد و اظهار پشیمانی کرد، سپس اذن
میدان طلبید.این انتخاب شگفت و برگزیدن راه بهشت بر دوزخ، از حر، چهرهای
دوست داشتنی و قهرمان ساخت.حر با اذن امام به میدان رفت و در خطابهای
مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین « علیه السلام » توبیخ کرد.چیزی
نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تأثیر قرار داده
از جنگ با سید الشهدا منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار
داد.نزد امام بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجز خوانی،
به مبارزه پرداخت و پس از نبردی دلیرانه به شهادت رسید.رجز او چنین بود:
انی انا الحر و مأوی الضیف
اضرب فی اعناقکم بالسیف
عن خیر من حل بأرض الخیف
اضربکم و لا أری من حیف (2)که
حاکی از شجاعت او در شمشیر زنی در دفاع از سید الشهدا و حق دانستن این راه
بود.حسین بن علی «ع» بر بالین حر حضور یافت و خطاب به آن شهید، فرمود: تو
همانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشته است، حر و آزادهای، آزاد در دنیا و
سعادتمند در آخرت! «انت الحر کما سمتک أمک، و انت الحر فی الدنیا و انت
الحر فی الآخرة» و دست بر چهرهاش کشید. (3) امام حسین « علیه السلام » با
دستمالی سر حر را بست.پس از عاشورا بنی تمیم او را در فاصله یک میلی از
امام حسین « علیه السلام » دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست، بیرون
کربلا در جایی که در قدیم به آن «نواویس» میگفتهاند. (4) نقل است شاه
اسماعیل صفوی قبر حر را گشود و پیکرش را سالم یافت، چون خواست پارچهای را
که بر سرش بسته بود باز کند، خون جاری شد و دوباره آن را بستند، آنگاه بر
قبرش قبهای ساختند. (5)
سرگذشتهای مربوط به حر و نقش او در حادثه
کربلا، از نخستین بر خوردش با کاروان سید الشهدا، سپس توبهاش و پیوستن به
جبهه حق و شهادت در رکاب سالار شهیدان، در همه مقتلها و کتابهای تاریخ
عاشورا نگاشته شده است و توبه او شاخصترین بخش نورانی زندگی اوست.
نویسنده: جواد محدثی
پی نوشت :
1 ـ قاموس الرجال، ج 3، ص 103، امالی صدوق، ص .131
2 ـ بحار الأنوار، ج 45، ص .14
3 ـ همان.
4 ـ الحسین فی طریقه الی الشهادة، ص .97
5 ـ سفینة البحار، ج 1، ص 242 به نقل از انوار نعمانیه، سید نعمت الله جزایری.
http://www.erfan.ir/41366.html
الف . آموزههای قیام حسینی
استعداد شبیهسازی در حادثه عاشورا
از دیدگاه شهید مطهری «کسانی که به خاطر یک سلسله اصول و مبادی قیام
میکنند و نهضت مینمایند در حقیقتبه همه جهانیان بعد از خودشان پیامی
دارند و به اصطلاح معروف وصیتی دارند . آیندگان باید با پیام آنها آشنا
باشند و ندای آنها را بشناسند» . (1)
قیام امامحسین (ع) نیز از آن دست
قیامهایی است که بر اساس اصول بنیادین اسلام، با روش شناخته شده اسلام و
برگرفته از سیره نبوی و علوی سامان یافته و دارای پیام و وصیتشفاف برای
آیندگان است . اگر چه این نهضت صرفا برای شبیهسازی و کپیگیری معماری نشده
است اما به گونهای طراحی شده است که استعداد شبیهسازی در آن وجود دارد .
شهید مطهری معتقد است:
«انسان وقتی تاریخ حادثه عاشورا را میخواند،
استعدادی برای شبیهسازی در آن میبیند . همان طور که قرآن برای آهنگپذیری
ساخته نشده ولی این طور هست و حادثه کربلا هم برای شبیهسازی ساخته نشده
ولی این طور هست . من نمیدانم و شاید شخص اباعبدالله در این مورد نظر
داشته است ... متن تاریخ این حادثه، گویی اساسا برای یک نمایشنامه نوشته
شده است . شبیهپذیر است، گویی دستور دادهاند که آن را برای صحنه بودن
بسازند .» (2)
این خاصیت در حادثه کربلا نه صرفا یک نمایش توخالی و صورتسازی عاری از حقیقتباشد بلکه به خاطر رازی است که در آن نهفته است:
«آن
راز این است که اساسا خود این حادثه، تمام این حادثه تجسم اسلام است در
همه ابعاد و جنبهها; یعنی راز اینکه این حادثه نمایشپذیر و شبیهپذیر
است، این است که تجسم فکر و ایده چندجانبه و چند وجه و چند بعد اسلامی است;
همه اصول و جنبههای اسلامی عملا در این حادثه تجسم پیدا کرده است; اسلام
است در جریان و در عمل و در مرحله تحقق .» (3)
«وقتی بخواهیم به جامعیت
اسلام نظر بیفکنیم باید نگاهی هم به نهضتحسینی بکنیم . میبینیم
امامحسین (ع) کلیات اسلام را در کربلا به مرحله عمل آورده، مجسم کرده است
ولی تجسم زنده و جاندار حقیقی و واقعی، نه تجسم بیروح . انسان وقتی در
حادثه کربلا تامل میکند، اموری را میبیند که دچار حیرت میشود و میگوید
اینها نمیتواند تصادفی باشد . و سر اینکه ائمه اطهار این همه به زنده نگه
داشتن و احیای این خاطره توصیه و تاکید کرده و نگذاشتهاند حادثه کربلا
فراموش شود، این است که این حادثه یک اسلام مجسم است .» (4)
بدین ترتیب ائمه اطهار خواستهاند که داستان کربلا به صورت یک مکتب تعلیمی و تربیتی همیشه زنده بماند .
تفسیر الگوساز
گام نخست در الگوپذیری قیام عاشورا این است که راز جامعیت اسلام در
کربلا درک شود و بر اساس آن، تفسیری صحیح از این حادثه ارائه گردد . در
صورتی این نکته از عاشورا قابل برداشت است که قرائتی الگوساز از آن صورت
گیرد . بیتردید پیشوایان دینی از زمان پیغمبر اکرم (ص) و ائمه طهار (ع)
دستور اکید و بلیغ دادهاند که باید نام حسین بن علی (ع) زنده بماند و باید
سوگواری آن حضرت هر سال تجدید بشود . سؤال اساسی این است که چرا چنین
دستوری دادهاند و چرا این همه به این موضوع اهتمام داشتهاند؟
از این
رو تحلیل ما از قیام امامحسین (ع) تعیین کننده است . از نگاه شهید مطهری
حادثه عاشورا و تاریخچه آن، دو صفحه دارد; یک صفحه سفید و نورانی و یک صفحه
تاریک، سیاه و ظلمانی . در نگاه دوم، قهرمان حادثه یزید بنمعاویه،
عبیدالله بن زیاد، عمر سعد، شمر و امثال اینها است . وقتی این صفحه تاریک
مطالعه شود فقط ظلم است، جنایت است و رثاء بشریت، که هیچ چیز غیر از گریه،
زاری و مرثیه را نمیطلبد اما اگر صفحه مقابل مطالعه شود قهرمان این صفحه
نورانی حسین است و اهل بیت و اصحاب او . این صفحه دیگر جنایت و تراژدی
نیستبلکه حماسه است، افتخار و نورانیت است، تجلی حقیقت، انسانیت و حق
پرستی است . البته هر دو صفحه این واقعه یا بینظیر استیا کمنظیر و باید
به هر دوی آنها پرداخت و آن را مورد تجزیه و تحلیل عبرتآموز قرارداد، اما
به قول آن استاد فرزانه:
«چرا ما صفحه نورانی این داستان را کمتر
مطالعه میکنیم در حالی که جنبه حماسی این داستان صد برابر بر جنبه جنایی
آن میچربد و نورانیت این حادثه بر تاریکی آن خیلی میچربد» (5);
«اگر ما صفحه نورانی تاریخ حسینی را خواندیم آن وقت از جنبه رثائیاش میتوانیم استفاده کنیم و گرنه بیهوده است» (6);
«پس
اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید و
گرنه رثای یک آدم نفله شده بیچاره بیدست و پای مظلوم که دیگر گریه ندارد و
گریه ملتی برای او معنی ندارد . در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات
قهرمانی پیدا کنید، برای اینکه پرتوی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و
شما هم تا اندازهای نسبتبه حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم
عدالتخواه بشوید . شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادیخواه
باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزت نفس یعنی
چه، شرف و انسانیتیعنی چه، کرامتیعنی چه؟» (7)
درک پیام عاشورا و الگوگیری از آن در گرو درک حقیقت قیام کربلا و ارائه
تفسیر صحیح از آن و شناخت و مبارزه با تحریفاتی است که ممکن است در این
حادثه رخ دهد .
در طول تاریخ، عالمان روشنضمیر شیعه، پیوسته نگهبانی
از این سنگر بزرگ را به عهده داشتهاند و استاد شهید آیةالله مرتضی مطهری
یکی از این عالمان دردآشنایی است که در زدودن تحریفات از حرکت عاشورا و
نشان دادن چهره سازنده آن تلاش کرده است . بررسی کامل دیدگاههای ایشان در
باره حرکتسیدالشهدا (ع) و پیامها و پیامدهای آن و آفاتی که متوجه تحلیلها
و تفسیرهای این نهضتشده است و کاستیهایی که از نظر ایشان در این زمینه
وجود دارد و مسؤولیتی که بر عهده محافل علمی و حوزوی و عالمان اسلامی
میباشد، نیازمند چند مقاله مستقل و گستره است که اینک از محدوده و حوصله
این ویژهنامه بیرون است . اما خالی گذاشتن این مجموعه از یک مقاله محدود و
انعکاس اجمالی دیدگاههای ایشان را نیز نپسندیدیم . آنچه پیش روی دارید به
تناسب دفتر سوم ویژهنامه و به عنوان بازخوانی و مروری کوتاه بر بخش
عمدهای از نظرات آن شهید عزیز به تناسب محور اصلی موضوعات این شماره،
نگاشته شده است .
وای حسینم ....
نمیدونم چرا قلبم داره تند میزنه.
حسینم از فردا ماه تو شروع میشه. میدونم که هر روز روز تو ...
وای نمیدونم امسال چرا انقدر حسم نسبت به محرم عجیب شده. نمیدونم ...
حس میکنم که خودم دارم وارد کربلا میشم.احساس میکنم همین الان داره اتفاق میافته.
حسینم...
کاش بودم. کاش اون روز بودم.
سایر اعمال دهه اول
1
- یکى از اعمال مهم ، دعاى اول ماه است . و بجهت اینکه اول این ماه اول
سال بوده و از طرف دیگر دعاهاى قبل از وقت نیز تاءثیر خاصى در برآورده شدن
حاجات و رسیدن به امور مهم دارد، این دعا تاءثیر زیادى در سلامتى و دورى از
آفات دینى و دنیایى آن سال و بهبودى حال و بدست آوردن نیکیها دارد. و
دعایى که براى اول ماه در اقبال روایت شده دعاى بسیار مفیدى براى مطالب
مذکور است .
2 - بهتر است در شب اول ، بعضى از نمازهایى را که در این شب
وارد شده بمقدار حال و توانایى خود خوانده - حداقل دو رکعت نمازى را که
شامل حمد و یازده بار ((قل هو الله احد))
است -، بعد از آن دعایى را که پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم )
بعد از این نماز خوانده است و در کتاب اقبال نقل شده بخواند و فرداى آن روز
را روزه بگیرد. در روایت آمده است : کسى که چنین عملى را انجام دهد، مانند
کسى است که بمدت یک سال کارهاى خوب انجام داده و تا سال آینده محفوظ خواهد
بود.
3 - روزه روز سوم در روایت آمده است : حضرت یوسف (علیه السلام )
در این روز از چاه خارج شد. و اگر کسى این روز را روزه بگیرد، خداوند مشکل
او را برطرف نموده و سختیها را بر او آسان مى نماید.
4 - روایت شده :
مستحب است تمام ماه را روزه بگیرد. و در مورد روزه روز تاسوعا و عاشورا
روایت مخصوص داریم اما احتیاط این است که روز عاشورا را روزه نگیرد ولى از
خوردن و آشامیدن تا عصر خوددارى نماید و آنگاه چیزى بخورد یا بیاشامد بجهت
این که امام حسین (علیه السلام ) و یاران حضرت در عصر از غصه هاى این دنیاى
پست رهایى یافتند و در هنگام عصر سعادتمند شده و به مطلوب خود که عبارت
بود از دیدار خداوند بزرگ ، رسیدند. و شاید بهمین جهت است که دوستان عزادار
آن حضرت (علیه السلام ) در عصر این روز غم و غصه آنها کاهش پیدا کرده و از
بین مى رود.
دو نکته
(الف
در سایر اعمال شب و روز عاشورا، از قبیل نمازها و دعاهاى آن - غیر از
زیارتها و نمازهاى آن - اشکالهایى وجود دارد. و ممکن است این اعمال ساخته و
پرداخته مخالفین شیعه باشد. مواردى مانند استحباب سرمه کشیدن و غیر آن ؛ و
حتى اگر از معصومین (علیهم السلام ) نیز روایت شده باشد، باز هم انجام
مراسم عزادارى و صلوات فرستادن بر امام (علیه السلام ) و اصحاب او و لعنت
نمودن کشندگان آنها بهتر از انجام چیزهایى است که در آن روایات وارد شده
است . زیرا در روایت بر این اعمال نیز تاءکید شده است .
(ب از چیزهایى
که عقل آنها را همراه با زیارت آن حضرت (علیه السلام ) لازم مى داند، زیارت
اهل بیت و یاران شهید اوست ؛ بخصوص با زیارتهایى که وارد شده است .
http://forooghetohid.ir/fa17/mahme/moharam/220.html
1-یکى از اعمال مهم ، دعاى اول ماه است . و به جهت اینکه اول این ماه اول سال بوده و از طرف دیگر دعاهاى قبل از وقت نیز تاثیر خاصى در برآورده شدن حاجات و رسیدن به امور مهم دارد، این دعا تاثیر زیادى در سلامتى و دورى از آفات دینى و دنیایى آن سال و بهبودى حال و بدست آوردن نیکیها دارد. و دعایى که براى اول ماه در اقبال روایت شده دعاى بسیار مفیدى براى مطالب مذکور است .
2 - بهتر است در شب اول، بعضى از نمازهایى را که در این شب وارد شده به مقدار حال و توانایى خود خوانده - حداقل دو رکعت نمازى را که شامل حمد و یازده بار "قل هو الله احد" است -، بعد از آن دعایى را که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بعد از این نماز خوانده است و در کتاب اقبال نقل شده بخواند و فرداى آن روز را روزه بگیرد.
در روایت آمده است : کسى که چنین عملى را انجام دهد، مانند کسى است که بمدت یک سال کارهاى خوب انجام داده و تا سال آینده محفوظ خواهد بود.
3 - روزه روز سوم، در روایت آمده است: حضرت یوسف علیه السلام در این روز از چاه خارج شد. و اگر کسى این روز را روزه بگیرد، خداوند مشکل او را برطرف نموده و سختیها را بر او آسان مى نماید.
4 - روایت شده: مستحب است تمام ماه را روزه بگیرد. و در مورد روزه روز تاسوعا و عاشورا روایت مخصوص داریم اما احتیاط این است که روز عاشورا را روزه نگیرد ولى از خوردن و آشامیدن تا عصر خوددارى نماید و آنگاه چیزى بخورد یا بیاشامد به جهت این که امام حسین علیه السلام و یاران حضرت در عصر از غصه هاى این دنیاى پست رهایى یافتند و در هنگام عصر سعادتمند شده و به مطلوب خود که عبارت بود از دیدار خداوند بزرگ، رسیدند. و شاید به همین جهت است که دوستان عزادار آن حضرت علیه السلام در عصر این روز غم و غصه آنها کاهش پیدا کرده و از بین مىرود.
حضرت یوسف علیه السلام در روز سوم محرم از چاه خارج شد. و اگر کسى این روز را روزه بگیرد، خداوند مشکل او را برطرف نموده و سختیها را بر او آسان مى نماید
دو نکته
الف- در سایر اعمال شب و روز عاشور، از قبیل نمازها و دعاهاى آن - غیر از زیارتها و نمازهاى آن - اشکالهایى وجود دارد. و ممکن است این اعمال ساخته و پرداخته مخالفین شیعه باشد. مواردى مانند استحباب سرمه کشیدن و غیر آن ؛ و حتى اگر از معصومین علیهم السلام نیز روایت شده باشد، باز هم انجام مراسم عزادارى و صلوات فرستادن بر امام علیه السلام و اصحاب او و لعنت نمودن کشندگان آنها بهتر از انجام چیزهایى است که در آن روایات وارد شده است . زیرا در روایت بر این اعمال نیز تاکید شده است.
ب- از چیزهایى که عقل آنها را همراه با زیارت آن حضرت علیه السلام لازم مى داند، زیارت اهل بیت و یاران شهید اوست؛ بخصوص ب زیارتهایى که وارد شده است.