امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین
امام حسین عزیزترینم

امام حسین عزیزترینم

تقدیم به مولای عزیزم امام حسین

نگاهی کوتاه به زندگینامه امام سجاد علیه السلام



نگاهی کوتاه به زندگینامه امام سجاد علیه السلام


نام مبارک: علی


لقب مشهور: زین العابدین، سجاد.


پدر بزرگوارش: امام حسین بن علی علیه السلام.


مادر مکرمه: شهربانو دختر یزد گرد آخرین پادشاه ساسانی.


ولادت: یکشنبه 15 جمادی الاولی یا پنجم شعبان سال 38 هجری، مدینه.


تاریخ شهادت: 25 محرم سال 94 یا 95 هجری، مدینه.


مدت عمر: حدود 57 سال.


مدت امامت: 34 سال.


مزار مطهر: بقیع/مدینه.




http://www.hawzah.net

صحیفه سجادیه (ترجمه استاد حسین انصاریان)

سلام دوستان


اینم متن کامل :


صحیفه سجادیه (ترجمه استاد حسین انصاریان)



روی لینک کلیک کنید تا به صفحه اصلی برگردین.


امام سجاد علیه السلام فرمود:

امام سجاد علیه السلام فرمود:


سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهی می باشد و از سختی ها صحرای محشر در امان است:

اوّل آن که در کارگشایی و کمک به نیازمندان و درخواست کنندگان دریغ ننماید.

دوّم آن که قبل از هر نوع حرکتی بیندیشد که کاری را که می خواهد انجام دهد یا هر سخنی را که می خواهد بگوید آیا رضایت و خوشنودی خداوند در آن است یا مورد غضب و سخط او می باشد.

سوّم قبل از عیب جویی و بازگویی عیب دیگران، سعی کند عیب های خود را برطرف نماید. (۱)




منبع : موسسه ولی عصر

ادامه مطلب ...

آثار برخی گناهان از زبان امام سجاد(ع)

بارها در دعای کمیل این جملات را زمزمه کرده ایم: اللّهم اغفرلی الذّنوب الّتی تهتک العصم، اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تنزل النقم، اللّهم اغفرلی الذنوب الّتی تغیّر النّعم، اللّهم اغفرلی الذّنوب الّتی تحبس الدّعاء، اللّهم اغفرلی الذّنوب الّتی تنزل البلاء؛(1) خدایا بیامرز گناهانی را که پرده های عصمت را می درد(و آبروی انسان را می برد) خدایا بیامرز گناهانی را که بدبختی ها را فرو می ریزد. خدایا ببخش گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهد، خدایا ببخش گناهانی را که دعای انسان را (از اجابت) حبس می کند (و باز می دارد) و خدایا ببخش گناهانی را که بلاها را نازل می کند.





http://www.hawzah.net

ادامه مطلب ...

نیایش آن حضرت در طلب پرده پوشی و محفوظ ماندن از گناه

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَفْرِشْنِی مِهَادَ کَرَامَتِکَ، وَ أَوْرِدْنِی مَشَارِعَ رَحْمَتِکَ، وَ أَحْلِلْنِی بُحْبُوحَةَ جَنَّتِکَ، وَ لَا تَسُمْنِی بِالرَّدِّ عَنْکَ، وَ لَا تَحْرِمْنِی بِالْخَیْبَةِ مِنْکَ. وَ لَا تُقَاصَّنِی بِمَا اجْتَرَحْتُ وَ لَا تُنَاقِشْنِی بِمَا اکْتَسَبْتُ، وَ لَا تُبْرِزْ مَکْتُومِی، وَ لَا تَکْشِفْ مَسْتُورِی، وَ لَا تَحْمِلْ عَلَى مِیزَانِ الْإِنْصَافِ عَمَلِی، وَ لَا تُعْلِنْ عَلَى عُیُونِ الْمَلَإِ خَبَرِی أَخْفِ عَنْهُمْ مَا یَکونُ نَشْرُهُ عَلَیَّ عَاراً، وَ اطْوِ عَنْهُمْ مَا یُلْحِقُنِی عِنْدَکَ شَنَاراً شَرِّفْ دَرَجَتِی بِرِضْوَانِکَ، وَ أَکْمِلْ کَرَامَتِی بِغُفْرَانِکَ، وَ انْظِمْنِی فِی أَصْحَابِ الْیَمِینِ، وَ وَجِّهْنِی فِی مَسَالِکِ الْآمِنِینَ، وَ اجْعَلْنِی فِی فَوْجِ الْفَائِزِینَ، وَ اعْمُرْ بِی مَجَالِسَ الصَّالِحِینَ، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.

ادامه مطلب ...

خطبه تاریخى امام سجاد علیه السلام

امام زین العابدین علیه السلام از سراپرده خود بیرون آمد و با اشاره مردم را به سکوت، دعوت کرد، نفسها در سینه‏ها ماند و سکوت مطلق همه جا را فرا گرفت، آنگاه امام سجاد علیه السلام اینگونه خطبه تاریخى خود را ایراد فرمود: پس از حمد و ثناى الهى، از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم یاد کرد و بر او درود فرستاد و خطاب به‏مردم گفت:

ایها الناس! من عرفنی فقد عرفنی، و من لم یعرفنی فانا علی بن الحسین المذبوح بشط الفرات من غیر ذحل و لا ترات، انا ابن من انتهک حریمه و سلب نعیمه و انتهب ماله و سبی عیاله، انا ابن من قتل صبرا، فکفى بذلک فخرا.


ایها الناس! ناشدتکم بالله هل تعلمون انکم کتبتم الى ابی وخدعتموه، و اعطیتموه من انفسکم العهد و المیثاق والبیعة ثم قاتلتموه و خذلتموه؟ فتبا لکم ما قدمتم لانفسکم و سوء لرأیکم، بایة عین تنظرون الى رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم یقول لکم: قتلتم عترتی و انتهکتم حرمتی فلستم من امتی.


اى مردم! هر کس مرا مى‏شناسد، مى‏داند که من کیستم، و آن که مرا نمى‏شناسد (بداند که) من على فرزند حسین هستم که او را در کنار فرات (با کامى خشکیده و عطشناک) بدون هیچ گناهى، از دم شمشیر گذراندند، من فرزند آن کسى هستم که پرده حریم حرمت او را دریدند، و اموال او را به غارت بردند، و افراد خانواده او را به زنجیر اسارت کشیدند، من فرزند آن کسى هستم که او را به زارى کشتند، و همین افتخار ما را بس است.


اى مردم! شما را بخدا سوگند آیا به خاطر دارید که به پدرم نامه‏ها نوشتید (و او را دعوت کردید) ولى با او نیرنگ باختید؟ ! (به خاطر دارید که) با او پیمان (وفادارى) بستید و با او (و نماینده او) بیعت کردید، ولى (به هنگام حادثه) او را تنها گذاردید؟ ! (و به این هم بسنده نکردید) و با او به پیکار برخاستید؟

ادامه مطلب ...

گریه حضرت سجاد علیه السلام در مصائب شهید کربلا

امام صادق علیه السلام فرمود: امام زین العابدین علیه السلام، چهل سال در مصائب پدر بزرگوارش گریست در حالى که روزها، روزه، و شبها بیدار بود و خدا را عبادت‏مى‏کرد، و گاهى وقتى خادم او افطار آماده مى‏کرد و نزد آن بزرگوار مى‏نهاد، حضرت در حالى که بشدت مى‏گریست به او مى‏فرمود: چگونه آب بنوشم در حالى که پدرم را با لب تشنه شهید کردند؟ !


خادم امام سجاد علیه السلام نقل مى‏کند: روزى دنبال حضرت به صحرا رفتم، امام علیه السلام روى تخته سنگى مشغول عبادت شد و سر به سجده گذارده فرمود: «لا اله الا الله حقا حقا لا اله الا الله تعبدا ورقا لا اله الا الله ایمانا و صدقا» و من شمردم که حضرت هزار بار این ذکر را در حالى که مى‏گریست در سجده تکرار فرمود، و چون از سجده سر برداشت به ایشان عرض کردم: مولاى من! آیا وقت آن نرسیده که کمتر گریه کنید؟


فرمود: واى بر تو! یعقوب پیامبر علیه السلام دوازده پسر داشت، یکى از آنها از جلوى چشم او پنهان شده بود، آنقدر گریست که مویش سپید، قدش خمیده و چشمش نابینا شد، حال آنکه من پدر و برادران و عموها و دیگر عزیزانم را روى زمین قطعه قطعه دیدم در حالى که سر به بدن نداشتند  .


یک پسر گم کرد یعقوب از فراقش کور شد*چون نگریم من که یک عالم پدر گم کرده‏ام


و به قولى فرمود: من هرگاه یاد فرزندان فاطمه علیها السلام در روز عاشورا مى‏افتم و یا عمه‏ها و خواهرانم را مى‏بینم، داغم تازه مى‏شود و اشکم سرازیر مى‏گردد. 

 

 

 

http://14masoom.parsiblog.com/226189.htm

سخنان امام سجاد(علیه السلام) در مجلس یزید

هر چه زمان مى گذرد، شرایط جسمى و روحى اهل بیت (علیه السلام ) دشوارتر مى شود. سختی هاى راه ، سختگیری هاى ماءموران ، شماتت هاى مردم و گذشتن از میان بازارهاى شلوغ شام ، قرار گرفتن بانوان محجوب اهل بیت در معرض نگاه بیگانگان و اکنون ورود به مجلس جشن یزید!

این که آیا در شام دو مجلس برگزار شده است ، یکى در مسجد جامع دمشق و دیگرى در کاخ یزید و یا این که تمامى رخدادهاى اسف انگیز شام و سخنان حضرت زینب و امام سجاد (علیه السلام ) در یک مجلس اظهار شده ، دلایل قطعى در دست نیست و البته تعیین این موضوع تاءثیر مهمى در اصل بررسى آن حوادث ندارد.

آن چه مورخان درباره ورود اهل بیت (علیه السلام ) به مجلس یزید نوشته اند، مفصل و جان کاه است . هنگام ورود به مجلس یزید على بن الحسین (علیه السلام) فرمود: 

 

ادامه مطلب ...

امام سجاد و پیام عاشورا



 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com




امام سجاد در سال سی و هشتم هجری در مدینه ولادت یافت . در باره ولادت آن حضرت  روایایت چندی وجود دارد

ابن صباغ، تولد آن حضرت را ظهر روز پنج شنبه پنجم شعبان سال 38 هجری در شهر مدینه نوشته است سید بن طاووس، ولادت ایشان را روز پنج شنبه پانزدهم جمادی الاولی ذکر کرده و در «اعلام الوری» جمادی الآخر ثبت شده است.

 

زین العابدین، زین الصالحین، وارث علم النبیین، المجتهد، الزکی، الامین، البکاء و...، از القاب امام سجاد (ع)، و ابوالحسن، الخاص، ابومحمد، ابوالقاسم و... از کنیه های آن بزرگوار می باشد.

 

آن حضرت دو سال از دوران امامت امام علی (ع)، ده سال از امامت امام مجتبی (ع) و ده سال از امامت پدر بزرگوارش را درک کرد و بعد از آن به مدت 34 سال امامت و هدایت جامعه ی اسلامی را بر عهده داشت. (5)حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری و تب شدید از آن حادثه جان به سلامت برد ،

زیرا جهاد از بیمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش - با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت - به او اجازه جنگ کردن نداد .

مصلحت الهی این بود که آن رشته گسیخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، یعنی امامت و ولایت گردد . این بیماری موقت چند روزی بیش ادامه نیافت و پس از آن حضرت زین العابدین 35سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد . سن شریف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال 61هجری به امامت رسید ، به اختلاف روایات در حدود 24 سال نوشته اند .

آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود ، بهره برداری از این قیام و حماسه بی نظیر و نشر پیام شهادت حسین ( ع ) بود ، که حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت با عمه اش زینب ( ع ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بی نظیر در جهان آن رو فریاد کردند . فریادی که طنین آن قرنهاست باقی مانده و - برای همیشه - جاودان خواهد ماند . واقعه کربلا با همه ابعاد عظیم و بی مانندش پر از شور حماسی و وفا و صفا و ایمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پایان آمد ، اما مأموریت حضرت سجاد ( ع ) و زینب کبری ( س ) از آن زمان آغاز شد .

 

امام زینالعابدین(علیهالسلام) در مدت اقامت خویش در کوفه، دو بار سخن گفتند؛ بار نخست هنگامی بود که جارچیان حکومت، مردم را برای تماشای اسیران، فراخوانده بودند. این در حالی بود که برای اسرا در کنار شهر کوفه، خیمه زده بودند. علی بن الحسین(علیهماالسلام) از خیمه بیرون آمد و با اشاره از مردم خواست تا آرام شوند. امام سجاد(علیهالسلام) سخنش را با ستایش پروردگار آغاز کرد و بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) درود فرستاد و سپس چنین فرمود:

 

ای مردم! آن که مرا میشناسد که میشناسد؛ و آن که مرا نمیشناسد، من علی فرزند حسین(علیهالسلام) هستم. همان که در کنار نهر فرات سر مقدسش را از بدن جدا کردند بی آن که جرمی داشته باشد و حقی داشته باشند!

هان، ای مردم! شما را به خدا سوگند، آیا به یاد دارید که نامههایی را برای پدرم نوشتید و او را خدعه کردید؟ و (در نامههایتان) با او عهد و پیمان بستید و با او بیعت کردید؟ سپس با او به جنگ برخاستید و دست از یاری او برداشتید. وای بر شما! از آنچه برای آخرت خویش تدارک دیدهاید! چه زشت و ناروا اندیشیدید (و توطئه چیدید!) به چه رویی به رسول الله صلی الله علیه و آله خواهید نگریست؟»

سخنان امام که به اینجا رسید، صدای کوفیان به گریه بلند شد و وجدانهای خفته برای چندمین بار بیدار شد. آنها یکدیگر را سرزنش میکردند و به همدیگر میگفتند: تباه شدید و نمیدانید.

امام سجاد(علیهالسلام) در ادامه سخنانش فرمود:

«خدا بیامرزد کسی را که پند مرا بپذیرد و به خاطر خدا و رسول به آنچه میگویم عمل کند، چرا که روش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای ما الگویی شایسته است.» و به این آیه قرآن استناد کرد: «و لکم فی رسول الله اسوة حسنة».

قبل از این که سخنان حضرت به پایان برسد؛ کوفیان ابراز همدردی کردند و یک صدا فریاد برآوردند:

ای فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله)! ما گوش به فرمان شما و به تو وفاداریم؛ از این پس مطیع فرامین تو هستیم؛ با هر کس فرمان دهی میجنگیم؛ با هر کس دستور دهی صلح میکنیم و ما حق تو و حق خودمان را از ظالمان میگیریم.

امام زین العابدین(علیهالسلام) در پاسخ سخنان ندامت آمیز و شعارگونه کوفیان فرمود:

«هرگز! (به شما اعتماد نخواهم کرد و گول شعارها و حمایتهای سرابگونه شما را نخواهم خورد) ای خیانتکاران دغل باز! ای اسیران شهوت و آز! میخواهید همان پیمان شکنی و ظلمی را که نسبت به پدران من روا داشتید، درباره من نیز روا دارید؟

نه به خدا سوگند! هنوز زخمی را که زدهاید، خونفشان است و سینه از داغ مرگ پدر و برادرانم سوزان. طعم تلخ مصیبتها هنوز در کامم هست و غمها گلوگیر و اندوه من تسکین ناپذیر است. از شما کوفیان میخواهم که نه با ما باشید و نه علیه ما

امام سجاد(علیهالسلام) با این سخنان، مهر بی اعتباری و بی وفایی را بر پیشانی آنها زد و آتش حسرت را در جان کوفیان شعلهور ساخت و با این سخنان بر ندامت آنها افزود:

«اگر حسین(علیهالسلام) کشته شد، چندان شگفت نیست، چرا که پدرش با همه آن ارزشها و کرامتهای برتر نیز قبل از او به شهادت رسید. ای کوفیان! با آنچه نسبت به حسین(علیهالسلام) روا داشتند، شادمان نباشید. آنچه گذشت واقعهای بزرگ بود! جانم فدای او باد که در کنار شط فرات، سر بر بستر شهادت نهاد. آتش دوزخ جزای کسانی است که او را به شهادت رساندند.» (1

 

«خدا بیامرزد کسی را که پند مرا بپذیرد و به خاطر خدا و رسول به آنچه میگویم عمل کند، چرا که روش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای ما الگویی شایسته است.» و به این آیه قرآن استناد کرد: «و لکم فی رسول الله اسوة حسنة».

 

 

سخنان امام سجاد(علیهالسلام) در مجلس عبیدالله بن زیاد

حضور امام زینالعابدین(علیهالسلام) در جمع اسرای کربلا، چشمگیر بود. پس از ورود کاروان اسرا به مجلس عبیدالله، مهمترین فردی که نظر عبیدالله را جلب کرد، وجود مرد جوانی در میان اسرا بود.

عبیدالله که تصور میکرد در حادثه کربلا مردی باقی نمانده و همه آنان به قتل رسیدهاند، از ماموران خود در این باره پرسید. و این بازجویی درباره زنده ماندن امام سجاد، حاکی از کینه وی نسبت به خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) به ویژه حضرت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) بود که نمیتوانست شاهد حیات مردی از سلاله امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب(علیهماالسلام) باشد.

مورخ مشهور، طبری آورده است:

«با ورود قافله حسینی به مجلس تشریفاتی عبیدالله، عبیدالله به امام سجاد(علیهالسلام) رو کرد و پرسید: نامت چیست؟ امام سجاد(علیهالسلام) فرمود: علی بن الحسین. عبیدالله گفت: مگر خداوند علی ابن الحسین(علیهماالسلام) را در کربلا نکشت؟ علی بن الحسین(علیهماالسلام) لحظهای سکوت کرد. عبیدالله خطاب به امام گفت: چرا پاسخ نمیدهی؟

امام سجاد(علیهالسلام) فرمود: «الله یتوفی الانفس حین موتها»؛ «خداوند جانها را به هنگام مرگ دریافت میکند.» «و ما کان لنفس ان تموت الا باذن الله»؛ هیچ انسانی نمیمیرد مگر به اذن الهی

عبیدالله بن زیاد با مشاهده آن حضور ذهن و حاضر جوابی و پاسخ کوبنده جوانی که در زنجیر اسارت است، خشمگین شد و دستور داد تا علی بن الحسین(علیهماالسلام) را نیز به شهادت رسانند. ولی حضرت زینب کبری(علیهاالسلام) فریاد برآورد:

«یابن زیاد حسبک من دمائنا اسالک بالله ان قتلته الا قتلتنی معه …؛ ای ابن زیاد! آن همه از خونهای ما که ریختهای، برایت کافی نیست؟ سوگند به خدا! اگر میخواهی او را بکشی، مرا هم با او بکش

شرایط مجلس عبیدالله و سخنان افشاگر حضرت زینب(علیهاالسلام) سبب شد تا ابن زیاد از کشتن امام زین العابدین(علیهالسلام) منصرف شود.

 

 

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com

 

پینوشتها:

۱- لهوف،

۳- زمر/ ۴۲٫

۴- آل عمران/ ۱۴۵٫

۵- تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۵۰/ انساب الاشراف، ج ۳، ص ۲۰۶ / طبقات ابن سعد، ج ۵،

6شیخ مفید، الارشاد،

7سیوطی، تاریخ الخلفا،





http://taghrib.ir


جملات ناب از امام سجاد (ع)

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com




امام سجاد علیه السلام فرمود:


سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهی می باشد و از سختی ها صحرای محشر در امان است:

اوّل آن که در کارگشایی و کمک به نیازمندان و درخواست کنندگان دریغ ننماید.

دوّم آن که قبل از هر نوع حرکتی بیندیشد که کاری را که می خواهد انجام دهد یا هر سخنی را که می خواهد بگوید آیا رضایت و خوشنودی خداوند در آن است یا مورد غضب و سخط او می باشد.

سوّم قبل از عیب جویی و بازگویی عیب دیگران، سعی کند عیب های خود را برطرف نماید. (1)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


سه چیز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشتن زبان از بدگویی و غیبت مردم، خود را مشغول به کارهایی کردن که برای آخرت و دنیای انسان مفید باشد و همیشه بر خطاها و اشتباهات خود ناراحت باشد. (2)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

هرکس دارای چهار خصلت باشد، ایمانش کامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ملاقات می کند که از او راضی و خوشنود است:

1 ـ خصلت خود نگهداری و تقوای الهی به طوری که به تواند بدون توقّع و چشم داشتی، نسبت به مردم خدمت نماید.

2 ـ راست گویی و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگی.

3 ـ حیا و پاکدامنی نسبت به تمام زشتی های شرعی و عرفی.

4 ـ خوش اخلاقی و خوش برخوردی با نزدیکان و خانواده خود. (3)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


ای فرزند آدم، تا آن زمانی که در درون خود واعظ و نصیحت کننده ای دلسوز داشته باشی و در تمام امور بررسی و محاسبه کارهایت را اهمیّت دهی و در تمام حالات ـ از عذاب الهی ـ ترس و خوف داشته باش؛ در خیر و سعادت خواهی بود. (4)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


حقّی که شکم بر تو دارد این است که آن را ظرف چیزهای حرام ـ چه کم و چه زیاد ـ قرار ندهی و بلکه در چیزهای حلال هم صرفه جویی کنی و به مقدار نیاز استفاده نمایی. (5)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


کسی که مشتاق بهشت باشد در انجام کارهای نیک، سرعت و عجله می نماید و شهوات را زیر پا می گذارد و هرکس از آتش قیامت هراسناک باشد به درگاه خداوند توبه می کند و از گناهان و کارهای زشت دوری می جوید. (6)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


دست نیاز به سوی مردم دراز کردن، سبب ذلّت و خواری در زندگی و در معاشرت خواهد بود و نیز موجب از بین رفتن حیا و ناچیز شدن شخصیت خواهد گشت به طوری که همیشه احساس نیاز و تنگ دستی نماید و هرچه کمتر به مردم رو بیندازد و کمتر درخواست کمک نماید بیشتر احساس خودکفایی و بی نیازی خواهد داشت. (7)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


سعادت و خوشبختی انسان در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است. (8)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ ولی در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزکاران خواهند بود. (9)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


هر کس برای رضا و خوشنودی خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند می گرداند. (10)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


هرکس به دیدار دوست و برادر خود برود و برای رضای خداوند او را زیارت نماید به امید آن که به وعده های الهی برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشایعت خواهند کرد، همچنین مورد خطاب قرار می گیرد که از آلودگی ها پاک شدی و بهشت گوارایت باد. پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه کند مورد رحمت قرار خواهد گرفت. (11)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


چنانچه شخصی تو را بدگویی کند و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهی و پوزش او را پذیرا باش. (12)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


تعجّب دارم از کسی که نسبت به تشخیص خوب و بد خوراکش اهتمام می ورزد که مبادا ضرری به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و دیگر کارهایش اهمیّت نمی دهد و نسبت به مفاسد دنیایی، آخرتی، روحی، فکری، اخلاقی و... بی تفاوت است. (13)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


هرکس انسان گرسنه ای را طعام دهد خداوند او را از میوه های بهشت اطعام می نماید و هر که تشنه ای را آب دهد خداوند از چشمه گوارای بهشتی سیرآبش می گرداند و هرکس برهنه ای را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتی خواهد پوشاند. (14)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


به وسیله عقل ناقص و نظریه های باطل و مقایسات فاسد و بی اساس نمی توان احکام و مسایل دین را به دست آورد؛ بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعی دین، تسلیم محض می باشد؛ پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافی در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد، خوشبخت خواهد بود و شخصی که با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاک می گردد. (15)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


دنیا همچون نیمه خواب (چرت) است و آخرت بیداری می باشد و ما در این میان رهگذر، بین خواب و بیداری به سر می بریم. (16)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


از سعادت مرد آن است که در شهر خود کسب و تجارت نماید و شریکان و مشتریانش افرادی صالح و نیکوکار باشند، و نیز دارای فرزندانی باشد که کمک حال او باشند. (17)


امام سجاد علیه السلام فرمود:


هر آیه ای از قرآن، خزینه ای از علوم خداوند متعال است، پس هر آیه را که مشغول خواندن می شوی، در آن دقّت کن که چه می یابی. (18)


پی نوشتها:

1ـ تحف العقول: ص204

2 ـ تحف العقول: ص 204

3 ـ مشکاه الانوار: ص 172

4 ـ مشکاه الانوار: ص 246

5 ـ تحف العقول: ص 186

6 ـ تحف العقول: ص 203

7 ـ تحف العقول: ص 210

8 ـ تحف العقول: ص201

9 ـ مشکاه الانوار: ص 232

10 ـ مشکاه الانوار: ص 166

11 ـ مشکاه الانوار: ص 207

12 ـ مشکاه الانوار: ص 229

13 ـ أعیان الشّیعه: ج 1، ص 645

14 ـ مستدرک الوسایل: ج 7، ص 252، ح 8

15 ـ مستدرک الوسایل: ج 17، ص 262، ح 25

16 ـ تنبیه الخواطر، معروف به مجموعه ورّام: ص 343، س 20

17 ـ وسایل الشیعه: ج 17، ص 647، ح 1

18 ـ مستدرک الوسایل: ج 4، ص 238، ح

http://www.valiasr-aj.com

بیماری امام سجاد (ع) در کربلا

بیماری در کربلا


در اسناد تاریخی از زمان عروض بیماری حضرت زین العابدین (علیه السلام) خبر صریحی وجود ندارد آنچه به صورت قطعی می توان ادعا کرد بیمار بودن حضرت در شب عاشورا است و این بیماری نیز به گونه ای نبوده که حضرت را از حضور در جمع اصحاب مانع شود. حضرت می توانستند بنشینند و در جمع حاضر باشند و یا رفتار پدر را تحت نظر داشته و کلام او را بشنوند و به گریه افتاده و سکوت کنند.

علی بن الحسین (علیه السلام) فرمود: (هنگامی که پدرم نزدیک مغرب در شب عاشورا اصحاب را جمع کرد برای اینکه آنها را مرخص کند.) من نزدیک او شدم تا آنچه را برای آنها می گوید بشنوم و « من در آن هنگام مریض بودم »، پس
شنیدم که پدرم به اصحابش می فرمود. . . .

همچنین نقل شده که حضرت سجاد (علیه السلام) فرمودند « من در آن شبی که پدرم در صبحش به شهادت رسید نشسته بودم. «و عمّه ام حضرت زینب نزد من مشغول پرستاری من بود »، در این هنگام پدرم در پنهانی از اصحابش کناره گرفت و نزد او «جون » بنده ابوذر غفاری بود و او شمشیرش را اصلاح می کرد و پدرم اشعاری را قرائت می کرد. آن اشعار را دو بار یا سه بار تکرار کرد تا آنکه من آن را فهمیدم و آنچه را می خواست، دانستم. پس گریه راه گلویم را بند آورد.

اشکهایم را پاک کردم و سکوت اختیار کردم و دانستم که بلا، نازل شده است. ولی عمه ام هم آنچه من شنیدم شنید و او زن است و زنها دارای رقّت قلب و جزع می باشند، پس نتوانست خود را کنترل کند تا آخر حدیث شریف که مفصل داستان برخورد حضرت زینب با امام حسین علیه السلام و غش کردن حضرت زینب و بهوش آوردن ایشان و کلام امام حسین علیه السلام با خواهر، از طرف حضرت سجاد (علیه السلام) نقل می شود و سپس می فرماید: بعد پدرم حضرت زینب را آورد تا او را کنار من به زمین نشانیده. (جهت مطالعه مفصل این قضیه رجوع کنید به تاریخ طبرسی جلد 3، صفحه 316 و یا الارشاد، شیخ مفید، صفحه 232 ).

بنابراین حضرت فقط در شب عاشورا مریض بوده اند و البته این مرض در روز عاشورا به خصوص در هنگام وداع آخرین با پدر به شدت رو به وخامت گذاشته و حال جسمانی حضرت در آن موقع بسیار وخیم گزارش شده است که دیگر حتی توانایی نشستن هم نداشته اند.

مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار از کتاب (المقتل) احمد بن حنبل نقل می‌کند که سبب بیماری امام سجاد علیه السلام در کربلا این بود که گوشه ای از یک زره دستش را مجروح کرد.
این مطلب را نمی‌توان قطعا رد یا قبول کرد ولی به هر حال با توجه به ضرورت ادامه حیات حضرت امام زین العابدین علیه السلام بعد از پدر بزرگوارش، حکمت الهی اقتضا می کرد تا او در هنگامه نبرد در روز عاشورا، مریض باشد.


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com


http://emamsajad.jahanpayam.net

امام سجاد در روز عاشورا

امام سجاد در روز عاشورا


در زمینه وضعیت جسمانی حضرت سجاد علیه السلام در روز عاشورا نقلهای تاریخی متفقند که آن حضرت در این روز دچار بیماری شدیدی بودند، به صورتی که مطلقاً از امکان حضور در نبرد برخوردار نبوده و در خیمه مخصوص استراحت می کردند و حضرت زینب سلام الله علیها مرتب از ایشان پرستاری می نموده اند و حالشان طوری بوده که حتی نمی توانستند در مقابل پای پدر بایستند.

اولین نقل قولی که از حضرت علی بن الحسین علیه السلام _ در روز عاشورا انجام شده این است که حضرت فرمود: چون سپاه دشمن به دست حضرت حسین علیه السلام رو نمود. آن حضرت دستش را بلند نموده و عرض کرد: «اللهم انت ثقتی فی کلَ رب. . . » تا آخر دعای بلند و ملکوتی حضرت حسین علیه السلام نقل قول دیگری که از حضرت سجاد علیه السلام در روز عاشورا رسیده، مربوط به قصه تناول یک سیب از طرف پدرشان است. نقل قولی از حضرت که امام سجاد علیه السلام می فرمایند: از او شنیدم که این را ساعتی قبل از شهادتش می فرمود.

همچنین حضرت زین العابدین علیه السلام فرموده اند: چون که امر بر حضرت حسین بن علی بن ابی طالب سخت شد کسانی که با او بودند به او نگریستند پس حضرتش به خلاف همه آنان بود. چرا که آنان هر چه امر مشکلتر و سخت تر می شد، رنگشان تغییر می کرد و ارکان بدنشان می لرزید و قلوبشان فاتف بود. ولی امام حسین علیه السلام و بعضی از همراهانش که از خصائص اصحاب او بودند، رنگهایشان می درخشید و اعضاء و جوارحشان آرام می گرفت و نفوسشان از حالت آرامش برخوردار بود. پس بعضی از آنان به بعض دیگر گفتند که: نگاه کنید ابداً از مرگ باکی ندارد.

و سپس حضرت سجاد علیه السلام سخنان گوهر بار پدر را خطاب به اصحابش نقل می کنند. (برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به «موسوعه کلمات الحسین » اعداد و عهد تحقیقات باقرالعلوم صفحه 497)

همچنین از حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده است که فرمود: پدرم در روزی که کشته شد، در حالی که خونها { از بدنش } می جوشید من را به سینه چسبانید و فرمود: «ای پسرم، از من حفظ کن دعایی را که فاطمه صلوات الله علیها من را تعلیم نمود و رسول الله صلی الله علیه و آله او را تعلیم کرده بود و جبرئیل به پیامبر در حاجتها و امور مهم و غم و غصه ها تعلیم داده بود و همچنین در امور مهمی که از آسمان نازل می شود و کارهای بزرگ و سهمگین؛

فرمود بخوان: بحق یس والقرآن الحکیم، و بحق طه و القرآن العظیم، یا من یقدر علی حوائج السائلین، یا من یعلم ما فی الضمیر، یا منفّس ان المکروبین، یا راحم الشیخ الکبیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا من لا یحتاج الی التفسیر، صلی علی محمد و آل محمد و افعل بی کذا و کذا » و بالاخره آخرین مطلبی که از حضرت زین العابدین علیه السلام در روز عاشورا تا قبل از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام نقل شده است مربوط به آخرین وداع ایشان با پدرشان می باشد.


 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com



http://emamsajad.jahanpayam.net