هنگامى
که وسایل غارت شده کربلا را به شام نزد یزید بردند، در میان آنها پرچم
بزرگى بود . یزید و حاضران در مجلس دیدند همه پرچم سوراخ و صدمه دیده، ولى
دستگیره آن سالم است . یزید پرسید: «این پرچم را چه کسى حمل مىکرد؟» گفته
شد: «عباس بن على» . یزید از روى تعجب و تجلیل از آن پرچم سه بار برخاست
و نشست و گفت:
«انظروا الى هذا العلم فانه لم یسلم من الطعن والضرب
الا مقبض الید التى تحمله; به این پرچم بنگرید، [که بر اثر صدمات] نیزه و
زدن [شمشیر] جایى از آن سالم نمانده جز دستگیره آن که [پرچمدار] آن را با
دستحمل مىکرده است .»
سالم ماندن دستگیره پرچم، نشان از آن دارد
که پرچمدار تمام ضربات نیزه و شمشیر را که بر دستش وارد مىشده تحمل
مىکرده ولى پرچم را رها نساخته است .
آنگاه یزید گفت: «ابیت اللعن
یا عباس، هکذا یکون وفاء الاخ لاخیه; لعن [و ناسزا] را از خودت دور ساختى
اى عباس! [و ناسزا زیبنده تو نیست ]. این چنین است [رسم و معناى] وفادارى
برادر نسبتبه برادرش .»
آرى، وفاى حضرت عباس آن قدر فراوان و در حد اعلاست که پلیدترین دشمنان او هم نمىتوانند آن را انکار کنند .
پنج امامى که ترا دیدهاند *** دست علم گیر تو بوسیدهاند
چشم خداوند چو دست تو دید *** بوسه زد و اشک زچشمش چکید
http://www.sibtayn.com