امام صادق علیه السلام فرمود : جبرئیل علیه السلام محضر مبارک رسول الله عرضه داشت :
یا رسول الله : آیا تو را به فرزندی که امتت بعد از تو او را می کشند بشارت ندهم؟!
حضرت فرمود : مرا به آن نیازی نیست .
جبرئیل به آسمان رفت و برای بار دوم آمد و همان کلمات را تکرار کرد ، باز حضرت رسول (ص) فرمود :
مرا به آن نیازی نیست
جبرئیل عرضه داشت : پروردگارت اوصیای تو را در نسل او قرار می دهد ، حضرت فرمود : بسیار خوب پذیرفتم و خشنود شدم .
حضرت بر فاطمه علیها السلام وارد شد و فرمود : جبرئیل نزدم آمد و به فرزندی که پس از من امتم او را می کشند بشارت داده است .
فاطمه علیها السلام عرض کرد : مرا به آن نیازی نیست .
رسول خدا (ص) فرمود : پروردگارم امامت و ولایت و وصایت را در نسل او قرار داده است .
فاطمه علیها السلام عرضه داشت : بسیار خوب پذیرفتم و خشنود شدم .
پس در حالی که از مقتول شدن آن فرزند کراهت داشت به او باردار شد و بار حمل را بر زمین نهاد ،
« حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً » (سوره احقاف آیه 15)
مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سی ماه است ، تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می گوید :
پروردگارا مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی به جا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی و فرزندان مرا صالح گردان .
امام فرمود : آیا در دنیا مادری را دیده اید « هل رایتم فی الدنیا تلد غلاما فتکرهه؟!»
که فرزندی بزاید و از آن کراهت داشته باشد ، البته این کراهت به خاطر این بود که می دانست عنقریب کشته خواهد شد ، بعد از شنیدن خبر شهادت امام حسین علیه السلام پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین علیه السلام گریستند تا حدی که جبرئیل نازل شد که پروردگارتان سلامتان می رساند و می فرماید : صبر نمودن بر شما واجب می باشد ، بعد از آن هر دو صبر نمودند ، وقتی که حسین علیه السلام متولد شد ، جبرئیل باز خبر شهادتش را به پیامبر اکرم (ص) داد ، حضرت گریه نمود ، در این بین فاطمه علیها السلام وترد شد در حالی که چشمان آن جناب اشک بار بود ، از حضرتش پرسید : شما را چه شده است ؟
پیامبر خدا (ص) فرمود : جبرئیل به من خبر داده که امتم عنقریب حسین علیه السلام را می کشند .
فاطمه با شنیدن این سخن جزع نمود و جامه خود را پاره کرد .
پیامبر (ص) فرمود : فاطمه جان ناراحت نشو که یکی از فرزندان این مولود مالک امور می شود و انتقام قاتلین را خواهد گرفت . فاطمه علیها السلام خشنود شد و نفس مبارکش آرام گشت . ( ترجمه کامل الزیارت باب 16 )
http://www.molayemehraboon.blogfa.com/
پیامبر اکرم (ص) گلوگاه حسین علیه السلام را می بوسید و می گریست ، بالای قلبش را بوسه باران می ساخت و اشک می ریخت ، بر پیشانی بلند و دندانهای زیبا و دیگر اعضای بدنش را می بوسید و گریه می کرد ، امام حسین علیه السلام علت گریه را از وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) پرسیدند؟
حضرت فرمود : جای شمشیرهایی را که در راه حق و عدالت بر جان خواهی خرید را می بوسم و گریه می کنم (بحارالانوار-ج44-ص261)
اگر حسین علیه السلام از پیامبر دلیل گریه اش را به هنگام بوسه زدن بر لب و دندانش می پرسید در پاسخش می فرمود :
جای چوب خیزران و لبانی را بوسه می زنم که ابن زیاد ملعون به هنگام دیدن آنها شادمانی می کند و اگر دلیل بوسیدن بالای قلبش را می پرسید می فرمود :
جایگاه فرود تیر سه شاخه را می بوسم .
آری پیامبر (ص) می بوسید و می گریست ، اما خواهرش زینب علیها السلام نیز آمد و خواست تا همان نقاطی را که پیامبر (ص) بوسه باران می کرد ببوسد ، اما نتوانست چرا که همه اعضای بدنش پاره پاره بود خصوصا اگر آمدنش پس از پایمال شدن پیکر پاکش زیر سم اسب ها بود ، بلکه اگر پیش از آن هم آمده باشد بر اثر ضربات کوبنده تیرها و شمشیرها و نیزه ها هم ، بدن مقدسش قطعه قطعه شده بود و جای سالمی برای بوسیدن خواهرش نبود ، همانگونه که خود حضرت فرمود :
کانی باوصال تتقطعها عسلان الفلوات ... (بحار الانوار-ج44-ص366)
گویا با چشم خود می بینم که درندگان بیابانها در سرزمین میان نواویس و کربلا اعضای پیکرم را قطعه فطعه می کنند گویا به این علت از زبان خواهرش سروده اند :
خــاک عالــم بــسرم کـز اثــر تـیـر و سنــان
جای یک بوسه من در همه اعضای تو نیست
زینب علیها السلام جائی از پیکر برادر را بوسید که پیامبر نبوسیده بود ، او گلوی بریده و رگ های قطع شده ای را از درون بوسید که پیامبر تنها بیرون آن را بوسیده بود ، لبهای خود را بر گلوی برادر گذاشت از پرده دل فریاد کشید و جد بزرگوارش را صدا زد : یا رسول الله این حسین توست که با بدن قطعه قطعه بر ریگهای تفیده نینوا افتاده است ، این حسین عزیز توست که سر مقدسش را از قفا بریده اند . ( بحارالانوار-ج45-ص59 از ترجمه خصائص الحسینه ص 234)
http://www.molayemehraboon.blogfa.com
ابوعمارة منشد می گوید : امام صادق علیه السلام به من فرمود : ای ابا عماره در مرثیه حسین علیه السلام برای من شعری بخوان من اطاعت کردم و خواندم حضرت گریست باز خواندم او گریست و پیوسته شعر خواندم و آن حضرت می گریست تا صدای گریه را از اندرون خانه شنیدم ،
سپس امام صادق علیه السلام فرمود : اب ابا عماره هر کس در مرثیه حسین علیه السلام شعری بخواند و پنجاه کس را بگریاند بهشت پاداش اوست ، و هر کس در رثاء حسین علیه السلام شعری بخواند و چهل نفر را بگریاند بهشت اجر اوست و هرکس در مرثیه حسین علیه السلام شعری بخواند و سی نفر را بگریاند بهشت از آن اوست .
و هر کس در رثای حسین علیه السلام شعری بخواند وو بیست نفر را بگریاند بهشت اجر اوست .
و هر کس در عزای حسین علیه السلام شعری بخواند و ده کس را بگریاند بهشت برای اوست
و هر کس در عزای حسین علیه السلام شعری بخواند و یک تن را بگریاند مزدش بهشت خواهد بود .
و هر کس در عزای حسین علیه السلام شعری بخواند و خود بگرید بهشت از آن اوست .
و هر کس در عزای حسین علیه السلام شعری بخواند و خود را گریان نماید ( شبیه گریه کنندگان ) بهشت از برای اوست .( ثواب الاعمال شیخ صدوق ص191 ح2)
http://www.molayemehraboon.blogfa.com
در روایات آمده است فردی مسیحی به عنوان سفیر پادشاه روم به دربار یزید آمد . در مجلسی که سر مطهر امام حسین علیه السلام را آورده بودند حاضر بود ، چون سر امام حسین علیه السلام را دید ، منقلب شده و گریست ، فریاد و شیون سر داد تا آنجا که محاسنش از اشک هایش خیس شد .
سپس رو به یزید کرد و گفت : ای یزید ! من در زمان پیامبر اسلام(ص) به عنوان تاجر وارد مدینه شدم می خواستم به پیامبر اکرم (ص) هدیه ای دهم ، از اصحاب آن حضرت پرسیدم : پیامبر اکرم (ص) چه هدیه ای را بیشتر دوست می دارد ؟
گفتند : عطر را بیشتر از هر چیزی دوست دارند و به ان مشتاق هستند .
من دو نافه مشک و مقداری عنبر اشهب برداشته خدمت پیامبر اکرم (ص) بردم ، آن روز در خانه همسرش ام سلمه بود ، نگاهم که به او افتاد از مشاهده جمال او نوری درخشان بر چشمانم فزونی یافت که شادیم را دو چندان کرد و دلم اسیر محبتش شد .
او را سلام کردم و عطر را پیش روی او نهادم ، فرمود : این چیست؟ عرض کردم : هدیه ای ناچیز است که به خدمت شما آوردم .
فرمود : نامت چیست ؟ عرض کردم : عبدالشمس
فرمود : نام خود را عوض کن ، من تو را عبدالوهاب می نامم ،سپس ادامه فرمود : اگر اسلام را بپذیری من هم هدیه تو را می پذیرم .
با دقت تمام به او نگریستم و در احوال او اندیشه کردم ، یقین کردم که او پیامبر خداست ، همان پیامبری است که عیسی علیه السلام از ظهور او به ما بشارت داده است ...
در همان ساعت مسلملن شدم ، و در حالی که اسلام خود را پنهان می داشتم به روم برگشتم ، اکنون سالیانی است که با پنج پسر و دختر خود مسلمانیم ، من امروز وزیر پادشاه رومم و تاکنون هیچ یک مسیحسان بر حال ما آگاهی نیافته است
یک اربعین به نیزه سر یار دیده ام
یک اربعین چو شمع به پایت چکیده ام
امام صادق علیه السلام فرمود : چند نفری خدمت امام حسین علیه السلام مشرف شدند و عرضه داشتند : یا ابا عبدالله درباره فضیلت ویژه ای که خداوند به شما هال بیت نبوت اختصاص داده است برای ما بیان بفرمایید؟
امام حسین علیه السلام فرمود : « انکم لا تحملونه و لا تطیقونه» ( فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام ص 651)
اگر برای شماها بگویم اولا باور نمی کنید و ثانیا تاب و تحمل شنیدن انرا ندارید .
عرضه داشتند : یابن رسول الله ، باور می کنیم شما بفرمایید .
حضرت فرمود : اگر راست می گویید ، دونفرتان به کناری روید ، اول با یکی از شما سخن بگویم اگر تحمل کرد با هر سه شما در این باره سخن خواهم گفت .
دو نفر از آنان به کناری رفتند و منتظر شدند ، حضرت با یکی از انها سخن گفت ، در حین سخن گفتن بود که او چنان آشفته شد که طائر عقلش از سرش پرید ، مثل انسانهای گنگ و کر شد .
آن دو نفر نزدیک شدند وقتی آن حالت را در او دیدند ، هر چه با او سخن گفتند او از شدت وحشت و شیدای که داشت پاسخی نمی داد .
باز از امام صادق غلیه السلام روایت شد که فرمود : مردی خدمت امام حسین علیه السلام شرف حضور رسانید و عرضه داشت حسین جان از ان فضائل مخصوص که متعلق به شما اهل بیت علیهم السلام می باشد که به ان کرامت بخشیده اید برایم بیان فرمایید ،
حضرت فرمود : ای بنده خدا از من درخواست کردی که توان پذیرش آن را نداری ؟ ان مرد عرضه داشت : یابن رسول الله : ششما برای من بیان کنید انشاءالله توان پذیرش آن را دارم . حضرت حدیثی را برای او بیان فرمود که هنوز به پایان نرسیده بود که موهای سر و صورت ان مرد سفید شد و آنچه حضرت برای او فرموده بود فراموش کرد و حضرت فرمود : رحمت خدا شامل حال او شد که سخنم را فراموش کرد .
http://www.molayemehraboon.blogfa.com
طاهر بن عبدالله دمشقى گوید: من ندیم آن لعین بودم و اکثر شبها براى او صحبت مى کردم و او را مشغول مى نمودم . شبى نزد آن ملعون بودم و قدرى هم از شب گذشته بود، پس به من گفت : اى طاهر! امشب وحشت بر من غالب است و قلبم در تپش افتاده و دلم از غصه و حزن پر شده ، بسیار اندوه و غصه دارم که حالت نشستن و صحبت کردن ندارم . بیا سر من را در دامن گیر و از افعال ناشایسته و گذشت من صحبت من و طاهر گوید: من سر نحس او را در دامن گرفتم . آن لعین به خواب رفت ، و سر نورانى سیدالشهدا علیه السلام در آن وقت در طشت طلا در مقابل ما بود. چون ساعتى گذشت دیدم که ناگهان پرد گیان حرم محترم امام حسین علیه السلام از خرابه بلند شد. آن لعین در خواب و من در اندوه بودم ، که آیا چه ظلم و ستم بود که یزید بدماب به اولاد بوتراب نمود؟
فِرْدریک جمس : درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی و ترحّم و محبّت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین می رساند که هر گاه کسی برای این صفات مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.
ل. م.بوید : در طیّ قرون، افراد بشر همیشه جرأت و پردلی و عظمت روح، بزرگی قلب و
شهامت روانی را دوست داشته اند و در همین هاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و
فساد تسلیم نمی شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین(ع). و من مسرورم که
با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می گویند شرکت کرده ام، هرچند که 1
300 سال از تاریخ آن گذشته است.
http://3imam.persianblog.ir
در پاره ای روایات ، از عاشورا به روز ظهور حضرت مهدی علیه السلام تعبیر شده است . امام باقر علیه السلام می فرمایند: « حضرت قائم علیه السلام روز شنبه که روز عاشوراست قیام می کند ، روزی که امام حسین علیه السلام شهید شد » .
و نیز می فرمایند : « آیا می دانید که این روز – عاشورا – چه روزی است ؟ همان روزی است که خداوند توبه آدم و حوا را پذیرفت ؛ روزی است که خداوند دریا را برای بنی اسرائیل شکافت و فرعون و پیروانش را غرق کرد و موسی علیه السلام بر فرعون پیروز شد . روزی است که ابراهیم علیه السلام متولد شد . روزی است که خداوند توبه یونس علیه السلام را پذیرفت ؛ روز تولد حضرت عیسی علیه السلام و روزی است که حضرت قائم علیه السلام در آن روز قیام می کند » .
امام باقر علیه السلام می فرماید : « یکدیگر را در روز عاشورا ، این گونه تعزیت دهید : « اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام » ؛ خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین علیه السلام بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به همراه ولی اش ، امام مهدی از آل محمد علیهم السلام ، طلب خون آن حضرت کرده ، به خون خواهی او برخیزیم . خود حضرت مهدی علیه السلام نیز در زنده نگهداشتن یاد عاشورا می کوشد . گواه آن ، داستان علامه بحرالعلوم است که با آن کهولت سن و موقعیت علمی و اجتماعی ، در صف سینه زنان امام حسین علیه السلام با وضعیتی خاص ظاهر می شود . و وقتی از او می پرسند چرا چنین عزاداری می کنید ؟ می فرماید : با رسیدن به دسته ی سوگواران ، چشمم به محبوب دل ها ، امام عصر علیه السلام افتاد و دیدم آن حضرت ، با سر و پای برهنه در میان انبوه عزاداران ، در سوگ پدرش حسین علیه السلام با چشمانی اشک بار به سر و سینه می زند ؛ به همین جهت ، قرار از کفم رفت و چنین به سوگواری پرداختم .
http://www.molayemehraboon.blogfa.com
چارْلز دیکنْز (نویسنده معروف انگلیسی): اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمی فهمیدم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.
توماس کارْلایْل (فیلسوف و مورخ انگلیسی) : بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم، این است که حسین(ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوّق عددی در جایی که حق با باطل روبرو می شود و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلّیتی که داشت، باعث شگفتی من است.
ادوارد براوْن (مستشرق معروف انگلیسی) : آیا قلبی پیدا می شود که وقتی دربارهء کربلا سخن می شنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟ حتّی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.
http://3imam.persianblog.ir
احمد محمود صُبحی : اگر چه حسین بن علی(ع) در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد، امّا تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین(ع) به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین(ع)، انقلاب پسر زبیر و خروج مختار و نهضت های دیگر را در پی داشت، تا آنجا که حکومت اموی ساقط شد و ندای خونخواهی حسین(ع)، فریادی شد که آن تخت ها و حکومت ها را به لرزه درآورد.
http://3imam.persianblog.ir
______________________________________________________
راهنمای دانلود :
لینک دانلود این مطلب را از کادر زیر کپی کرده و بر روی محل تایپ قسمت آدرس مرورگر
اینترنتی خود Paste نمائید و سپس با زدن کلید Enter آن رابراحتی دانلود کنید
http://dl.downloadina.com/mobile/15-mazhabi- wallpaper%5Bwww.downloadina.com%5D.zip |
رمز عبور: www.downloadina.com